آیا ایران واقعاً همان تهدیدی است که اسرائیل ادعا می کند؟
جاناتان لزلی در کتاب جدید خود با عنوان «ترس و ناامنی» میگوید سیاستمداران اسرائیلی آرزوهای هستهای ایران را بیاندازه نشان میدهند و این کار را برای جمع آوری آرا انجام میدهند. جای تعجب نیست که بسیاری از اسرائیلی ها امروز جمهوری اسلامی را به عنوان یک دشمن مرگبار می دانند. در واقع، جاناتان جی. لزلی در کتاب جدید خود با عنوان «ترس و ناامنی: روایت اسرائیل و تهدید ایران» مینویسد، اکثر اسرائیلیها معتقدند که تهدید رژیم ایران «تنها با خطر رایش سوم قابل مقایسه است». لزلی فکر می کند که این نگرانی ها بیش از حد است و نه صرفاً به این دلیل که اسرائیل مسئول سهم خود در حملات به ایران است. لزلی مشاور و استاد کمکی در مرکز مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن دی سی، بیشتر توجه کتاب خود را بر روایتی متمرکز می کند که رهبران اسرائیل در دو دهه اخیر درباره جمهوری اسلامی ساخته اند. او همچنین چگونگی تحول روابط دیپلماتیک بین هر دو کشور را از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948 بررسی می کند.لزلی می نویسد، در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی، اسرائیل و ایران روابط دیپلماتیکی به نام اتحاد پیرامونی برقرار کردند. این امر باعث شد که دو کشور غیر عرب در طول جنگ سرد منافع مشترک و متحدانی داشته باشند و اسرائیل نفت ایران را در ازای تخصص فنی و نظامی دریافت کند.لزلی خاطرنشان می کند که پیدایش برنامه هسته ای ایران به سال 1957 برمی گردد، زمانی که شاه با کمک ایالات متحده شروع به توسعه یک برنامه هسته ای برای اهداف استراتژیک کرد. زمانی که آیتالله خمینی با استقرار جمهوری اسلامی در سال 1979 به قدرت رسید، برنامه هستهای به عنوان یادگار منحط دوران شاه تلقی شد.اما پس از جنگ ایران و عراق در سالهای 1980-1988، که ایران از سلاحهای کشتار جمعی عراق رنج میبرد، تفکر ایرانی تغییر کرد که منجر به توسعه و گسترش تدریجی برنامه هستهای ایران شد.از دهه 1990 تا به امروز، اسرائیل به ایران به عنوان یک تهدید وجودی نگاه کرده است.
اما لزلی معتقد است که تصورات دو کشور از تهدید یکدیگر نامتقارن است. او می نویسد: رهبران اسرائیل [به ایران] به عنوان خطری بسیار بزرگتر از آنچه رهبران ایرانی اسرائیل را تصور می کردند، برای امنیت کشور خود می بینند.این آکادمیک آمریکایی ضمن تحقیق برای نوشتن این کتاب، سفری میدانی به اسرائیل را با راهنمایی بسیاری از دانشمندان اسرائیلی از جمله دیوید مناشری از دانشگاه تل آویو، مایر جاودانفر از دانشگاه رایشمن در هرتزلیا، و یائل بردا از دانشگاه عبری و دانشگاه هاروارد آغاز کرد. لزلی خاطرنشان می کند که در حالی که اسناد رسمی اسرائیل مربوط به بحث های امنیتی استراتژیک محرمانه باقی مانده اند، اسناد قدیمی تر دولتی و سایر مطالعات تاریخی محرمانه نیستند.لزلی میگوید متن مناظرات پارلمانی که درباره ایران در کنست مورد بحث قرار میگرفت، بینشهای مفیدی را در مورد چگونگی نگاه اعضای احزاب مختلف اسرائیل به فوریت تهدید ایران در طیفهای مختلف سیاسی کشور در چند دهه گذشته ارائه کرد. او در سال 2016 توانست به مدت دو هفته به عنوان یک گردشگر از ایران بازدید کند، جایی که به طور غیررسمی درباره تصورات اسرائیل با بسیاری از ایرانیان در طول سفرش گفتگو کرد. این کارشناس علوم سیاسی آمریکایی درگیری اسرائیل و ایران را با درگیری منجمدی که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد پشت سر گذاشتند مقایسه می کند. هر کدام دیگری را به عنوان یک تهدید وجودی معرفی می کنند که سرمایه گذاری منابع انبوه را برای حفظ آمادگی جنگی مداوم و در عین حال درگیر شدن در پرتوهای هسته ای توجیه می کند. لزلی می نویسد، با این حال، بر خلاف «مقابله ابرقدرت ها، که از خاکستر جنگ جهانی دوم سربرآورد، منشأ درگیری اسرائیل و ایران چندان آشکار نیست». وی در مصاحبه با تایمز اسرائیل عنوان میکند که بنیامین نتانیاهو، به عنوان طولانی ترین نخست وزیر اسرائیل، تهدید ایران را از یک چالش امنیتی فنی به یک جنگ صلیبی اخلاقی تبدیل کرده است و خاطرات عاطفی هولوکاست را تداعی می کند و در طول دو دهه گذشته، نتانیاهو تهدید ایران را به عنوان ترفندی برای به دست آوردن رأی اغراق کرده است و بیشتر یک تاکتیک سیاسی از سوی نتانیاهو است تا یک باور واقعی که ایران فعالانه به دنبال هولوکاست دوم است. تصویر نتانیاهو از ایران بر اساس داستان، ترس و احساسات است تا رویدادهای تاریخی. [نتانیاهو] با تشبیه موازی بین ایران و آلمان نازی، پذیرش امکان تعامل دیپلماتیک با ایران را با حسن نیت غیرممکن کرده است. این نوع لفاظی برای عموم اسرائیلیها بسیار قانعکننده بود که میخواستند ایران را دشمنی ترسناک، غیرمنطقی و تسلیمناپذیر ببینند و به پذیرش تصور ایران بهعنوان یک تهدید وجودی کمک کرد. رهبران ایران در انکار هولوکاست مجرم بوده اند و از لفاظی های تحریک آمیز علیه اسرائیل استفاده کرده اند. اما رهبران جمهوری اسلامی به دنبال نسل کشی نیستند.اگر قرار باشد ایران از بمب هستهای علیه اسرائیل استفاده کند، جنگ هستهای نه تنها در خاورمیانه، بلکه در سطح جهانی به راه میافتد و این به معنای پایان جمهوری اسلامی است. این سناریوی آخرالزمانی با رفتار آنها [تا کنون] به عنوان یک دولت همخوانی ندارد.
برای مطالعه بیشتر به کتاب ترس و ناامنی نوشته جاناتان لزلی مراجعه نمایید.